بازگشت
شِعر میشود
فروغ از لندن فروغ از لندن


یکی از دوستانم که نمی خواهم ازایشان نام ببرم بشوخی پُرسید که اینهمه شعرازکجامیشود گفتم حتماً مراجع آنرا برایت معرفی میدارم طبق وعده

یک قسمتِ از این منابع را خدمت شان تقدیم میدارم با احترام ـ فروغ

 

 

 

 

دردو غم و هوایِ وطن شعرمیشود 

هریک زِ ماجرایِ وطن شعر میشود

هر روز قتل و غارت و بربادی در دیار

آتش بجانِ مامِ وطن شعر میشود

توصیف یار،وصفِ گل و لاله هر کجا

بایاد از آن لبان و ذقن شعر میشود

مُشکین کلاله هایِ سرِزُلفِ سُبلش

چون مُشکِ آهوانِ ختن شعرمیشود

جام می و نواله و ساقی و خلوتی

باگلرُخی چوسَروُسِمن شعرمیشود

سازو نوایِ بلبل و آن عندلیبِ مست

دور از بهار و یادِ چمن شعر میشود

گلهای باغ و سرو سَپیدار و نسترن

پامالِ خار و زاغ و ذغن شعرمیشود

ازخونِ هموطن همه جا سرخ میزند

آلاله هایِ دشت ودمن شعرمیشود

ازگورِ هرشهید بخون خفته میشنوی

بِنویس که افخارِ کفن شعر میشود

سرها بُرهنه پایِ لُچ ازهر یتیمِ شهر

رَنج و گرسنگی ومَحن شعرمیشود

درکشوریکه لافِ حقوق و برابریست

نا دیده پنداشتنِ زن شعر میشود

جایکه اختلاس وفسادوچپاول است

دزدی زِ لابلای چپن شعر میشود

سی سال زیرِچکمه ای بیگانه زیستن

درعصر نو به سَبکِ کُهن شعر میشود

هر آنچه در ضمیر و بَمغزت خطور کرد

تنظیم در  سُرود وسُخن شعر میشود 

ای خامه از فروغ  بگو ذکرِ خیر و شَر

چند حرفِ شعر گونه بمن شعر میشود

          28/9/2012

با تقدیم احترام


September 30th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
شعر،ادب و عرفان